
مدلهاي هزينه كل مالكيت[1](TCO)
مدلهاي بر پايه TCO سعي در به حساب آوردن كليه هزينههاي خريد كه در چرخه خريد اتفاق
مي افتد دارند. الرام ]33[ اظهار داشت كه هزينههاي قبل از خريد، هنگام خريد و بعد از خريد تفاوت دارند. مدلهاي بر اساسTCO كه براي انتخاب تامينكننده به كار مي روند اساسا شامل خلاصه و تعريف كردن اغلب هزينههاي مربوط به انتخاب فروشنده و تنظيم و حساب كردن قيمت واحدي است كه توسط تامينكننده اعلام ميشود. براي سازمانهاي بزرگ كه حسابهاي آنها به صورت كامپيوتري انجام ميشود روشي تحت عنوان سهم هزينه [2]توسط تيمرمن]67[ ارائه شده است. اين روش تمام هزينههاي مربوط به كيفيت، تحويل و سرويس را جمع آوري نموده و مشخص مينمايد كه كدام به عنوان سود و كدام به عنوان هزينه بايد در واحد قيمت به حساب آيند]26[ ترچا و مونزكا]48[، كلمنز و اسميتكا]63[، روش حل هزينه كل مالكيت را با سيستمهاي نرخ دهي جهت شاخصهايي مانند سرويس يا تحويل به موقع را بكار بردند كه به حساب آوردن هزينه اين دو معيار مشكل تر از بقيه ميباشد.
2-2-1-6-3 : مدلهاي برنامهريزي رياضي[3]
فرمولبندي مناسب يك مساله تعريف درست تابع هدف و محدوديتها سبب تصميمگيري صحيح توسط تصميمگيرنده ميشود. مدلهاي برنامهريزي رياضي مدلهايي هستند كه در آن ها متغيرهاي تصميمگيري در قالب يك تابع هدف كه بايد بيشينه در حالت دستيابي به حداكثر سود يا كمينه در حالت دستيابي به كمترين هزينه شود، فرموله گردد. مدلهاي برنامهريزي رياضي به سه دسته زير تقسيم ميشوند:
1- برنامهریزی ریاضی[4] 2- برنامهریزی عدد صحیح[5] 3- برنامهریزی آرمانی[6]
از کارهایی که در این زمینه انجام گرفته است مي توان به چادري و همكارانش ]19[، داس و تياگي]25[، كارنت و وبر]71[و بوفا و جكسون ]18[، اشاره كرد.
تعدادي از مدلهاي برنامهريزي رياضي كه ارائه شده است مانند: پن ]52[، روزنتال و همكارانش ]55[، چادري وهمكارانش]19[ و صدريان و يون]57[ سطح كيفيت، سرويس و زمان تحويل را از قبل مشخص مينمايند وبر و كانت ]71[، اين مشكل را با استفاده از پيچيده تر كردن مساله و با روشهاي محدوديت و وزن دهي و ارائه منحنيهاي مختلف تصميمگيري به تصميمگيرنده و مدير خريد كمك مينمايد. وبر و دسايي]74[ تحليل پوششي دادهها (DEA) را براي ارزيابي تامينكنندگاني كه انتخاب شدهاند ارائه نمودند. دسايي و كارنت و وبر ]75[، برنامهريزي رياضي و تحليل پوششي دادهها را با هم تركيب كرده و به خريدار اين امكان را دادند كه بتواند تامينكنندگاني را كه انتخاب نشده اند مورد تحليل و بررسي قرار دهد. وبر و همكارانش ]73[ و كارپاك و همكارانش ]42[، از برنامهريزي آرماني جهت كمينه كردن هزينهها، بهينه كردن كيفيت و اطمينان از زمان تحويل زماني كه تامينكننده را انتخاب ميكنند و سفارش ها را بين آنها تقسيم مي كنند استفاده نموده اند. برخي از مدلهای برنامهریزی مانن رزنتال و همكارانش ]55[، چادري و همكارانش ]19[ ، صدريان و يون ]57[، گانشان و همكارانش]34[، مدل كردن مساله با در نظر گرفتن تخفيف را ارائه نموده اند. بنتون]16[، يك راه حل تجربي براي حل مساله چند شاخصه و با تابع هدف خطي ارائه نمود. در اين ميان تنها بندر و همكارانش ]15[، بوفا وجكسون]18[ ، دگريو و رودهافت ]29[ همزمان مديريت موجودي را در انتخاب تامينكننده منظور نمودند. هر چند بندر و همكاران او فرمول رياضي آن را ارائه نكردند، ولي بوفا و جكسون]18[ فقط مساله تك موردي آنرا حل نمودند. از ديگر كارها در اين زمينه كار هنگ و همكارانش]39[ ميباشد. آنها مدلي را ارائه نمودند كه همزمان هم محدوديتهاي تامينكنندگان و هم ميزان سفارش مشتريان را در نظر ميگرفت و هدف آن كسب حداكثر سود خريدار بود.
دگريو و رودهافت]29[ و]30[ يك مدل برنامهريزي رياضي ارائه نمودند كه كل هزينه مالكيت را كمينه ميكرد و اطلاعات هزينههاي جاري در مديريت موجودي نيز در آن استفاده شده بود. دگريو وهمكارانش ]28[ ، اين روش شناختي را گسترش داده و آنرا به بخش سرويس نيز ربط داده و هزينههاي پرواز هوايي و هزینههای پرواز هوایی تجاری را نیز به آن اضافه نمودند.. قدسي پور و ابرايان ]45[ نيز AHP و MP را با هم ترکیب نمودند تا شاخصهاي غير ملموس و ملموس را جهت انتخاب تامين كننده و تقسيم بندي سفارشات بين آنها را انجام دهد]80[.
[1] Cost share
[3] Matehmatical Programming Models
[4] Mathematical Programming
[5] Mixed Integer Programming
[6] Global Programming
